اینترنت غذا
غذا یکی از مهمترین جنبههای زندگی مردم جهان بوده و یک پیوند فرهنگی مابین آنها محسوب میشود. صرفنظر از این که درباره مراسم مذهبی صحبت میکنیم یا سلامت خودمان یا بزرگترین آسیبهای محیطی که ایجاد کردهایم، غذا همیشه بخش جداییناپذیری از همه این موضوعات است. به همین دلیل، ایجاد اینترنت غذا برای دستیابی به زیرساختار اطلاعاتی درباره آن میتواند منطقیترین فکر ممکن باشد.
دکتر Matthew Lange دانشمند علوم غذایی و متخصص اطلاعات دانشگاه Davis کالیفرنیا باور دارد اینترنت غذا (IoF) میتواند به مردم کمک کند تا درباره چیزی که میخورند، انتخابهای آگاهانهتری داشته باشند. Lang محقق اصلی IC-Food در دانشگاه Davis است. این موسسه تلاش میکند هستیشناسی و زبانهای استانداردسازی شدهای (زبانهای محاسبهپذیر) را درباره غذا توسعه دهد. برای دیجیتالی کردن غذا، هر چیزی، از تاسیسات فرآوری غذا گرفته تا مزارع و فروشگاههای مواد غذایی، باید بخشی از یک اکوسیستمی واحد باشند. شاید روی بسته اسفناج داخل یخچال شما نوشته باشد که ارگانیک است، نام توزیعکننده روی آن قید شده و مدعی باشد که در سه مرحله شسته شده است؛ اما شما هنوز چیز زیادی درباره این که از کجا آمده است، نمیدانید.
اگر پیگیری هر برگ از مزرعه تا میز شام انجام میشد، یک برچسب با کد QR احتمالا اطلاعاتی را در اختیارتان قرار میداد که بر روش خرید شما تأثیر میگذاشت. شما میتوانستید از محدوده جمعآوری محصولات شرکت مورد نظر درک بهتری داشته باشید یا سبزیجاتی را انتخاب کنید که از نزدیکترین مزارع برداشت شدهاند تا در صرفهجویی در مصرف انرژی مشارکت کنید. تصور کنید به جای یک تاریخ فروش بتوانید دقیقا ببینید اقلام مورد نظرتان چه زمانی برداشت یا بستهبندی شدهاند.
Lange در این زمینه میگوید: «دیجیتالی کردن غذا، از دیدگاه ردیابی تاریخچه آن، بینش بیسابقهای را فراهم میکند که امکان تجزیه و تحلیل پیشبینانه شگفتانگیزی را درباره غذا به وجود میآورد».
بلاکچین
بلاکچین (Blockchain) غالبا نوعی «دفتر کل» دیجیتال در نظر گرفته میشود؛ دفتر کلی که در سراسر یک شبکه به اشتراک گذاشته میشود و معاملات و تغییرات به طور عمومی به عنوان یک «بلوک» ثبت میشوند. این بلوک به تراکنش بعدی در توالی پیوند خورده است و با جلو رفتن در این خط، شما میتوانید سوابق هر تراکنش جداگانه را مشاهده کنید. این زنجیره بر اثر طبیعت غیرمتمرکز خود (هیچکس مالک آن نیست)، برای اشخاص در شرکتهای مختلف، دسترسی به اطلاعات به اشتراکگذاشتهشده را آسانتر میکند، بدون این که آنها مجبور باشند درباره سندیت آن تردید کنند.
این ساختار در مورد معاملات مبتنی بر ارز دیجیتال (Cryptocurrency)، مانند بیتکوین، استفاده میشود، اما برای کاربردهای دیگری مانند سوابق پزشکی نیز در نظر گرفته شده است. در حال حاضر IBM، Walmart و Nestle روی یک بلاکچین غذایی همکاری میکنند. بر اساس تخمین سازمان بهداشت جهانی، سالانه ٤٢٠ هزار نفر بر اساس بیماریهای وابسته به غذا میمیرند و این سه شرکت فکر میکنند که فناوری بلاکچین میتواند کار تشخیص منبع آلودگی را تسهیل کند و سرعت آن را افزایش دهد و آن را به چند ساعت، به جای چند هفته، کاهش دهد.
در هر مرحله از زنجیره تأمین، کشاورزان، فرآوریکنندگان، توزیعکنندگان و خردهفروشان به اطلاعاتی که قبل و بعد از آنها تولید شدهاند، دسترسی دارند. با در نظر گرفتن تصویری بزرگتر، این ساختار میتواند به یافتن راههایی برای کاهش هزینهها نیز کمک کند.
Lange میگوید: «هرچه زبانهای غذا بیشتر استانداردسازی شود و فناوریهای بلاکچین قابلیت همکاری متقابل و فراگیری بیشتری پیدا کند، میبینیم که قیمت معاملات افت میکند. به باور ما، ترکیب اصطلاحات استانداردسازیشده با فناوریهای رباتیک و بلاکچین به کسبوکارها امکان میدهد تا به رقابت بپردازند و از قابلیت ردیابی، شفافیت تجاری و در نهایت اعتمادپذیری بیشتری برخوردار شوند».
زبان حبوبات
تشکیلات GODAN (Global Open Data for Agriculture and Nutrition) موسسات دولتی و غیردولتی را به هم نزدیک میکند تا بتوانند حجم عظیم دادههای جمعآوریشده از اینترنت اشیا و سایر فناوریها را بهاشتراک بگذارد. مشارکتکنندگان میتوانند به شیوههای بیشماری از اطلاعات استفاده کنند. مثلا با توسعه اطلس مبتنی بر سیستمهای برداشت محصول، خاک و شرایط آب و هوای محلی. افزایش مقیاس میتواند برآوردهای بازدهی محصول را تأمین کند و مناطق کاشت تازهای را شناسایی کند، موضوعی که در روندی فزاینده برای نواحی دچار کمآبی اهمیت مییابد.
Lange میگوید: «ما شرکتهای بسیار نوآوری داریم که از طریق پویش وب، هوش مصنوعی و حتی شیوههای دستی در حال ایجاد یا پشتیبانی از ایجاد زبانهاییاند که میتوانند مدلهای تجاریشان را هدایت کنند؛ خواه شیوههای خاصی برای عرضه دستورهای پخت غذا باشد، خواه دادههای ترکیب غذا در وعدههای مختلف یا شرایط فرآوری غذا».
بخشی از ماموریت IC-Food، ایجاد یک زبان استاندارد است که دولت و صنعت هر دو بتوانند از آن استفاده کنند. ابتکار Whisk در انگلستان به دنبال دیجیتالی کردن غذاها است، نه صرفا با ردیابی مواد غذایی در مسیر رسیدن آن به در منزل شما، بلکه با کمک به شما در انتخاب اینکه پس انتقال مواد غذایی به یخچال چه چیزی بپزید و نیز با معرفی لوازم خانگی هوشمند برای آشپزی بهتر.
وقتی نوبت به زبانها میرسد، مصرفکنندگان نیز میتوانند واژگان غذایی خود را گسترش دهند. Lange میگوید: «چیزی که ما هنوز ندیدهایم، معادل مرورگر وب برای غذا است. تمام مرورگرهای وب میتواند HTML را درک کند و با وجود اینکه اکثر کاربران وب آن را درک نمیکنند، همه میدانند تصویر چیست». در نهایت، جزئیات عملی در پشت یک اینترفیس یکپارچه مخفی میشود تا مردم مجبور نباشند کد پیچیده پشت صحنه اطلاعات محصولات را ببینید.